آیا در شروع کارآفرینی باید از کار فعلی خود جدا شوید؟

کسانی که به شروع کارآفرینی و کسب و کار مستقل فکر میکنند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- آنهایی که در حال حاضر، مشغول به کار هستند.
- کسانی که اکنون در کسب و کار یا سازمان خاصی حضور ندارند و شاغل نیستند.
گروه اول در مقایسه با گروه دوم، با یک چالش مهم هم روبرو هستند: با کسب و کار فعلی خودم چه کنم؟
به خاطر داشته باشید که کارآفرینی الزاماً با ترک شغل فعلی انجام نمیشود.
دو گزینهی دیگر هم وجود دارد که نباید از آنها غافل شوید:
گزینه اول: کارآفرینی درون سازمانی
اگر مدیران و همکاران شما در محل کار در شغل فعلی، هوشمندی کافی را داشته باشند، ممکن است بتوانند فضایی را ایجاد کنند که به یک کارآفرین درون سازمانی تبدیل شوید.
کارآفرین درون سازمانی یا کارآفرین سازمانی (Intrapreneur) کسی است که برای ارزش آفرینی و نوآوری، ساختار و کسب و کار فعلی خود را ترک نمیکند و البته قدرت و اختیار بیشتری به او داده میشود تا بتواند ایده هایش را عملی کند.
کارآفرین ها بیش از آنکه به واسطه ی خلق موقعیت شغلی یا شغل آفرینی به یک کارآفرین تبدیل شوند، به علت ارزش آفرینی در جمع کارآفرینان به رسمیت شناخته میشوند.
آیا کارآفرینی درون سازمانی مختص سازمانهای بزرگ است؟
گاهی به اشتباه فرض میشود که کارآفرینی درون سازمانی مسئله ی سازمان های بزرگ است.
سازمان ها و کسب و کارهایی با مقیاس های کلان که چابکی خود را از دست داده اند و اکنون باید دست به دامانِ کارآفرین های درون سازمانی شوند تا بتوانند چابکی و چالاکی مورد نیاز برای رقابت در بازار را به دست بیاورند.
تردیدی نیست که کارآفرینی درون سازمانی میتواند سازمان های بزرگ را نوآورتر و چابک تر کند؛ اما به خاطر داشته باشیم که کارآفرینی درون سازمانی یک نگرش است و مصداق های آن را حتی در یک کسب و کار دو نفره (که یکی مالک و دیگری کارمند است) نیز جستجو و مشاهده کرد.
گزینه دوم: کارآفرینی پاره وقت
بسیاری از افراد شغل ثابت دارند اما همیشه به فکر کارآفرینی پاره وقت هستند، به دلیل اینکه کارآفرینی یک قدم بسیار بزرگ است و ممکن است با شکست یا مشکلات مواجه شود، افراد ترجیح میدهند که شغل ثابت خود را حفظ کنند.
البته که کارآفرینی پاره وقت مشکلات و شلوغی های خود را دارد، این نوع کارآفرینان باید چند موضوع را در نظر داشته باشند:
مدیریت زمان، باید یاد بگیرید بدون بهانه تراشی به کسب و کار خودتان و شغل ثابت تان رسیدگی کنید، برنامه ریزی طولانی مدتو دقیق، رویداد های مهم را تعیین کنید.
ایده ای را برای شروع کارآفرینی کسب و کارتان انتخاب کنید که ثبات طولانی تری داشته باشد، در مورد رقبا و یا خدماتی که قرار است ادامه دهید تحقیق کنید، سود کسب و کارتان را پس انداز کنید، اگر کسب و کارتان خوب پیش نرفت یا کند پیش رفت صبور باشید، در مورد اهداف و مقصدتان انعطاف پذیر باشید.
حتما از کارآفرینان دیگر مشاوره بگیرید، اگر بعد از شنیدن صحبت های موافقان و مخالفان متوجه شدید که ریسک این کار بسیار بالاست، احتمالا باید شغل روزانه و تمام وقت خود را مدت بیشتری حفظ نمائید.
اما دست از تلاش بر ندارید چرا که زندگی به سبک کارآفرینان بسیار لذت بخش تر است حتی اگر پاره وقت باشد.
ممکن است فضای شغل فعلی شما به گونه ای باشد که امکان کارآفرینی سازمانی برایتان فراهم نشود. به این معنا که یا مدیران و اطرافیان، چنین ظرفیتی ندارند، و یا اینکه اصلاً زمینه ای که مد نظر شماست، ارتباطی با محل کار فعلی تان ندارد.
در این حالت، برای شروع یک گزینه میتواند کارآفرینی پاره وقت باشد. به این معنا که زمانهای خارج از ساعات کار رسمی خود را به راه اندازی کسب و کار جدید اختصاص دهید.
البته این شیوه ی کار کردن، اما و اگرهای خودش را هم دارد. مثلاً اینکه ممکن است کار جدید، نیازمند وقت و منابع بیشتری باشد. و نیز اینکه کارآفرینی پاره وقت را نمیتوان برای مدت طولانی ادامه داد و به هر حال باید در نقطه ای از کسب و کار فعلی خود جدا شوید.
5 قدمی که شما باید قبل از شروع کارآفرینی یک استارت آپ بردارید:
- از خود بپرسید: آیا می خواهید یک کسب و کار لایف استایل شروع کنید؟ یا یک کسب و کار جهت رشد. و موفقیت برای شما چه معنی دارد؟
در یک تجارت لایف استایل یا سبک زندگی ، هدف این است که یک درآمد ثابت داشته باشید. ممکن است در نهایت برنامه ریزی برای استخدام تعدادی کارمند داشته باشید، اما در این نوع هدف گذاری شما پیش بینی برای ساختن چندین مکان و شعبات، ارائه یک خط گسترده محصولات یا ایجاد یک نیروی محرکه ملی، نمی کنید.
تجارت جهت رشد متفاوت است. جاه طلبی شما ایجاد سرمایه گذاری است که به سرعت رشد می کند. به طور مداوم در حال تحول است. در آن به طور مرتب برای گسترش مکان ها، عرضه محصولات، بخش های مشتری و موارد مشابه بیشتر و بیشتر سرمایه گذاری می کنید. شما در هفت روز هفته افرادی را استخدام می کنید، مسافرت می کنید. احتمالاً همه یا بخش هایی از هفت روز هفته را هم کار می کنید.
دانستن اهداف برای تعیین انتظارات و تعیین نقطه انتظار درآمد، خیلی مهم است. در یک تجارت سبک زندگی، انتظارات نسبتا کم تر هستند، مانند برابری یا بهتر شدن درآمد از شغل فعلی. یک تجارت جهت رشد، نیاز به سرمایه گذاری مداوم دارد و اولویت بندی گسترش آن اهمیت دارد. حتی اغلب در ابتدا با هزینه کردن شخصی، بدون سود یا با حداقل سود سرمایه گذاری میشود.
- گام دوم از دید کسب و کار خود فکر کنید.
محصول یا خدمات شما چیست؟
مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند؟
چگونه این مشتریان را جذب خواهید کرد؟
چه قشری رقبای شما خواهند بود؟
اگر نمی توانید به این سؤالات پاسخ دهید، احتمال عدم موفقیت در راه اندازی آن استارت آپ زیاد خواهد بود. یعنی زندگی شما بعد از آن به این شکل و همراه با این مدل کسب و کار خواهد بود.
تجزیه و تحلیل بازار به صورت مداوم و در صورت لزوم به صورت چرخشی.
به عنوان مثال، NerdWallet در سال2009 با ایجاد ابزارهای مقایسه ای منصفانه و بی نظیر، مانند کارت های اعتباری، آغاز شد. پس از انتشار واکنش غیر قابل باور بود. فقط به این دلیل که ایده نو ایجاد شده به این معنی نیست که مردم بیایند و استقبال کنند. چالش های توزیع و انتشار موارد تازه، که برای افراد جامعه کشف نشده اند، بعضا غیر قابل تصور می شود. بنابراین این شرکت نیز شروع به سرمایه گذاری سنگین در تولید محتوای با کیفیت بالا در امور مالی شخصی کرد، تا مشتریان را به سمت ابزارهای خود جلب کند. بعد از شش سال ، اکنون هر ماه حدود 2.5 میلیون بازدیدکننده منحصر به فرد دارد.
- گام سوم یک مشتری اولیه داشته باشید.
در اوایل سال جاری، در گفتگو با کارآفرینان جوان در شتاب دهنده تجارت Aggieland مرکز رشد استارت آپ های دانشگاه A&M تگزاس، یکی از بزرگترین توصیه هایی که برای کارآفرینان مشتاق به اشتراک گذاشته شد این بود، که از پرداخت مشتری برای یک کسب و کار نو اطمینان داشته باشید قبل از این که تصمیم بگیرید از شغل تمام وقت خود خارج شوید. اگر یک شغل را تمام وقت شروع می کنید ، حقوق شما برابر است با تمایل مشتری برای پرداخت آن. دانستن اینکه مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند خوب است؛ داشتن مشتری از قبل حتی بهتر است. شروع به کار با یک جریان درآمد موجود ، شانس موفقیت شما را تا حد زیادی افزایش می دهد. حتی ممکن است از قبل یک بازار محصول مناسب را نشان داده و کاربرانی باشند که مایل هستند برای شما مشتری های بالقوه را ضمانت کنند.
- گام چهارم با عزیزان خود صحبت کنید.
این کار در مورد شروع یک کسب و کار است: شما نمی توانید خودتان به تنهایی این کار را انجام دهید. قبل از شروع کارآفرینی یک کسب و کار جدید ، باید جاه طلبی ها و اهداف خود را به خانواده ، دوستان و عزیزان خود اطلاع دهید. بخشی از موفقیت شما و احتمالاً بخش بزرگی ، به حمایت آنها بستگی دارد. شما ساعات طولانی با استرس و عدم اطمینان کار خواهید کرد. مقابله با چالش های دشوار همواره در کنار عزیزان راحت تر خواهد بود. شما به حمایت از اطرافیان نیاز دارید. هر چند به باور بعضی از اساتید کارآفرینی این گام همانند یک چاقوی دو لبه عمل می کند. زیرا در بسیار از موارد هم دیده شده است که با توجه به احساسات دوستان و عزیزان شما به طور کل مخالفت کنند یا تشویق بی مورد انجام دهند که این هم نیز باعث آسیب های زیاد در کسب و کار و روحیه شما خواهد شد.
- گام پنجم اتخاذ یک طرز فکر همه یا هیچ.
اگر می خواهید با شروع کار خود موفق شوید، باید از طرز فکر کارمندی جدا شوید. اندرو چن در یادداشت هایش عنوان می کند: “خودکشی شغلی در مقابل خودکشی استارت آپی ” وی می نویسد: “وقتی خودکشی شغلی می کنید ، بیشتر به این دلیل است که شما کاری را انجام می دهید که مطابق با هنجارها نیست. برعکس، شروع یک کسب و کار موفق به رهایی از این هنجارها بستگی دارد. در هر صورت، وقتی که کاری غیرطبیعی انجام می دهید، شکست اتفاق می افتد. در (خودکشی استارتاپی)، شکست وقتی اتفاق می افتد که همه چیز را فقط به طور معمولی و متوسط انجام دهید.”
جمع بندی
یک ذهنیت همه یا هیچ چیز به شما اطمینان می دهد که جهش کارآفرینی منجر به نتایج خارق العاده ای، برای شخص، شرکت و نیز حرفه اش خواهد شد. حال که مراحل قبل از کار و آمادگی برای پرورش یک ایده را مرور کردیم. نوبت به مرور مراحل رشد یک استارت آپ می رسد. ما مراحل زیادی را بررسی کردیم ولی آن را در پنج مرحله خلاصه کرده ایم. پس برای مطالعه ادامه کارآفرین خود باشید با ما همراه باشید…..
درباره Ramin Mazaheri
به امید رشد و شکوفایی علم در سراسر سرزمینم...
نوشته های بیشتر از Ramin Mazaheri
دیدگاهتان را بنویسید