معرفی فیلم رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)

بررسی فیلم رستگاری در شاوشنک در بخش فیلم و سریال حامی استارتاپ
خلاصه داستان فیلم
فیلم رستگاری در شاوشنگ یک فیلم درام آمریکایی است که در سال 1994 به نویسندگی و کارگردانی فرانک دارابونت ساخته شده و فیلمنامه آن بر اساس رمان معروف ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنگ از استیون کینگ در سال 1982 نوشته شده است.
در این فیلم تیم رابینز در نقش اندی دوفرین ظاهر شده و بازیگرانی همچون مورگان فریمن، باب گانتون، ویلیام سدلر، کلنسی براون، گیل بیلاز و جیمز ویتمور برای نقش های مکمل حضور داشته اند.
نقد فیلم رستگاری در شاوشنک
در محبوبیت و زیبایی فیلم The Shawshank Redemption همین کافی است که پس از انتشارش در سال ۱۹۹۴ نامزد ۷ جایزه اسکار شد و جالبتر آنکه نامزد بیشتر از ۱۲ جایزه دیگر هم گشت؛ امتیازات فیلم چه در IMDB و چه در Rotten Tomatoes جالب توجه بود طوری که در حال حاضر، رستگاری در شاوشنگ در ۲۵۰ فیلم برتر دنیا جایگاه نخست را به خودش اختصاص داده.
همین نکات، فیلم فرانک دارابونت را به یک اثر خاص تبدیل می کند که باید در نقد آن نهایت دقت و حساسیت را به خرج داد.
رستگاری در شاوشنگ علاوه بر اینکه داستان جذابی دارد، توانسته فیلم نامه را هم به شیرینی هرچه تمام تر به جریان بیندازد.
یک داستان و قصه جذاب، تمام آن چیزی نیست که یک فیلم برای دیده شدن به آن احتیاج دارد؛ فیلم باید بتواند علاوه بر جذابیت داستان، “جریان” و “روانی” هم داشته باشد؛ چیزی که آن را در فیلم رستگاری در شاوشنک کاملا احساس می کنیم. داستان به نرمی و ظرافت هرچه تمام تر پیش می رود، طوری که مخاطب حتی متوجه گذر زمان هم نمی شود.
برای همین شاید بتوان، در فیلم رستگاری در شاوشنک، برجستگی مسئله “جریان” را بیشتر از خود داستان احساس کرد؛ درThe Shawshank Redemption روایت داستان بسیار بیشتر از خود داستان جذاب است و این هنر و توانایی کارگردان را در به تصویر کشیدن قصه نشانمان می دهد.
آن چیزی که در فیلم و در تک تک صحنه های آن نمایان است، کانتراستی است از امید و ناامیدی. در رستگاری در شاوشنگ، دنیا و آدمها ناامید و تاریک اند؛ آنها در یک زندان گیرافتاده اند و همه می خواهند از آنجا بیرون بیایند.
هرچند در بیرون از آن محبس هم باز چیزی منتظرشان نیست چرا که بعضی از آنها آنقدر با این حسرت بیرون آمدن از زندان خو گرفته اند و آنقدر در واقعیت، منطق و جهان زندان زندگی کرده اند که افق دیدشان، دیگر از چهاردیواری ای که گیرش افتاده اند نمی تواند فرا تر رود؛ ذهن هایشان آنقدر در زندان مانده که دیگر دنیای قبل از به زندان افتادنشان را هم در جایگاه یک “زندانی” تفسیر می کنند.
در The Shawshank Redemption، برخی زندانیان، دیگر در خاطرات و گذشته های خودشان هم باز همچون یک زندانی اند؛ پیر مرد محبوسی که در زندان، دوست الیس و اندی به حساب می آمد و در اواسط فیلم، پس از آزاد شدنش از زندان خودش را دار می زند به خوبی بیانگر همین نکته است.
در The Shawshank Redemption دنیا تاریک و خاکستری است و انگار زمان نمی گذرد اما اندی، همان سوژه امیدوار و رنگی فیلم است. چیزی که حتی در تریلر فیلم رستگاری در شاوشنک هم به روشنی میتوانیم ببینیم.
اندی، پس از حیرت ناباورانه اش هنگام محکوم شدن در برابر قاضی و پس از ورود به زندان و تحمل بعضی سختی ها و آزارها که بیشترشان به خاطر ناهمگونی و عدم سنخیت او با زندانیان دیگر بود، به تدریج می تواند زمانش را بدست گیرد.
این خاصیت زندان (جهان) است، در آن، زمان توقف می کند، و انگار هیچ چیز نیست تا آدم آن را زندگی کند؛ صبر کردن سخت می شود چرا که زمان، به شکل ملال انگیزی طولانی و کند شده. آدمی در زندان (جهان) وقت نمی گذراند، بلکه به وقت کشی روی می آورد.
اما اندی، در چنین جهان بیهوده و تاریکی، موفق می شود تا بر زمان غلبه کند و افسار آن را بدست گیرد؛ او وارد کتابخانه زندان می شود و آنجا را توسعه می بخشد، به یکی از زندانیان کمک می کند تا دیپلمش را بگیرد و از همه مهم تر، هرشب، کمی از دیوار سلولش را سوراخ می کند!
طرح ریزی، چیزی است که به زندگی در زندان (جهان) هدف و معنا می بخشد؛ طرح ریزی، منوط به انتخاب کردن است و آدمی وقتی می تواند انتخاب کند، که زمانش را بدست خودش گرفته باشد. اندی طرح میریزد و انتخاب می کند.
امید در فیلم رستگاری در شاوشنگ، عنصری کاملا سابجکتیو و ذهنی است، واقعیتی که اندی در آن است، زندانی است، محلی کسالت بار که در آن خلافکاران، متجاوزان، دزدان و غیره یکجا زندگی می کنند؛ اندی تلاش می کند تا از این زندان سخت و مهیب، روزنی به بیرون بیاید، یا شاید بهتر است بگوییم ایجاد کند!
واقعا چه چیز می تواند اندی را نجات دهد؟ تعامل با خلافکاران داخل زندان؟ خیره شدن به تصویر Rita Hayworth؟ کتاب انجیل؟ هیچکدام!
هیچکدام به اندی امید و انگیزه برای ادامه دادن نمی دهد؛ اندی یک چیز را به خوبی می داند و آن هم این است که نمی خواهد اینجا بماند؛ زندان جای او نیست؛ برای همین برنامه می ریزد و هدفش را تبدیل به یک طرح می کند؛ طرحی بسیار بلند مدت.
او هر روز کمی از دیوار را سوراخ می کند درحالی که می داند این کار ممکن است سال ها به طول بیانجامد اما چرا سوژه امیدوار ما، ناامید نمی شود؟ چرا پس از مدتی انجام این کار ملاتبار، احساس شکست نمی کند؟
این موضوع، دقت نظر و شخصیت پردازی حساب شده کینگ را نشانمان می دهد: اندی یک بانکدار است، او با محسوسات و همچنین با اعداد سر و کار دارد؛ خیال بافی های بی سر و ته جزء کارهای او نیست، او دقیق است و می خواهد هرچیزی را در قالبی مشخص بریزد تا به فهم درآورد.
اندی امید را، به صورت یک طرح و یک برنامه در می آورد؛ برنامه ای محسوس، با هدفی روشن و مسیری که طول تقریبی آن را پیش بینی کرده این همان نکته ای است که باعث می شود اندی ناامید نشود و به راهش ادامه دهد.
او با طرح جلو می رود و می داند که می خواهد چه کند؛ خیال بافی و رویا پردازی صرف، بدرد او نمی خورد، او رویا و ایده اش را در قالب یک برنامه مشخص می ریزد و همین، درد زمانمندی را از بین می برد و زمان را به کمیتی لذت بخش و رو به جلو تبدیل می کند.
سوژه خیالباف، اگر زیبا ترین رویا ها را هم در سر داشته باشد اما نتواند طرح افکنی کند، زمان را از دست می دهد و اینجا است که زمان بر او غلبه می کند و دیگر نمی گذرد و سوژه در چنگال محکم و زمخت زمانی ایستا، درد می کشد.
وقتی از این منظر به فیلم The Shawshank Redemption نگاه می کنیم، این اثر، فیلمی انگیزاننده و پر از امید است؛ فیلمی است که محال است به تماشای آن بنشینید و پس از پایان آن، احساس خوبی نداشته باشید.
فیلم رستگاری در شاوشنگ به مخاطب خود می گوید که چطور می توان، زندان (جهان) را تبدیل به بستری برای “انتخاب” و “آزادی” کرد و اینکه چگونه می شود زمان را بدست گرفت.
نکته دیگری که در نقد فیلم رستگاری در شاوشنک، شخصیت اندی را دوست داشتنی تر می کند، غرور و عزت نفس او است و اینکه این کاراکتر، غرور را با زیرکی در هم آمیخته. هیچ کجای فیلم، حتی قسمت هایی که اندی به کارهای دون از شان و جایگاه اجتماعی اش واداشته می شود نمی توانید حقارت را در چهره او احساس کنید
او حاضر به تحقیر شدن نیست و هر کاری هم که می کند، تنها برای عملی کردن نقشه هایش و سر درآوردن از جزئیاتی است که ممکن است به کارش آیند.
جزییات پس از اکران فیلم
فیلم رستگاری در شاوشنک، هم زمان با فیلم فارست گامپ، اکران شد و در تقریبا در تمامی جوایز اسکار و سایر جشنواره های فیلم، رقیب اصلی آن محسوب میشد. فیلم فارست گامپ موفق شد در تمامی رقابت ها پیروز شود و رستگاری در شاوشنک، دستش از رسیدن به جوایز مختلف کوتاه ماند. بعد ها در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB که براساس رای مردم است، فیلم رستگاری در شاوشنک در رتبه ی نخست و فارست گامپ در رتبه ی سیزدهم قرار گرفتند. این فیلم در سایت IMDB بیش از یک میلیون رای دارد که در این زمینه نیز بیشترین رای کاربران را به خود اختصاص داده است؛ تنها فیلم دیگری که بیش از یک میلیون رای دارد، فیلم Drak Knight ساختهی کریستوفر نولان است که البته چند هزار رای کمتر از The Shawshank Redemption دارد.
نکات جالب درباره فیلم رستگاری در شاوشنگ
– شاید برایتان جالب باشد که این فیلم، با اینکه نامزد دریافت هفت جایزه اسکار شد، نتوانست در هیچ کدام پیروز شود.
– فیلم رستگاری در شاوشنگ، اولین فیلم بلند فرانک دارابونت می باشد.
– فرانک دارابونت، از هواداران داستان های استیون کینگ است؛ در مصاحبه ای که از او در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، وقتی علت علاقه اش به کار های کینگ را پرسیدند به مصاحبه گر جواب داد: ” مثل این می ماند که بپرسید چه چیزی شما را به بستنی شکلاتی جذب می کند!؟”
– اثری که دارابونت با خواندن آن به کینگ جذب شد، رمان “درخشش” یا همان The Shining بود که در دبیرستان آن را مطالعه کرد.
– فرانک دارابونت، شاید برای بسیاری به جهت دیگری شناخته شده باشد: او تهیه کنندگی و کارگردانی فصل اول سریال “مردگان متحرک” The Walking Dead را برعهده داشت.
– شاوشنگ و مسیر سبز و مه، هر سه از فیلم های مشهور دارابونت هستند که بر اساس رمان های استیون کینگ ساخته.
– فیلم The Shawshank Redemption، جایگاه نخست را در ۲۵۰ فیلم برتر IMDB دارد.
دستاوردهای فیلم رستگاری در شاوشنگ
- برنده جایزه بهترین فیلمبرداری انجمن فیلم بردان آمریکا برای راجر دیکنز
- برنده جایزه آکادمی فیلم ژاپن به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان
- برنده جایزه قورباغه برنجی
- برنده جایزه گوزن طلایی
- رتبه 1 لیست 250 فیلم برتر imdb با امتیاز 9.3
درباره Ramin Mazaheri
همه میتوانند به عظمت برسند چون همه میتوانند به بشریت خدمت کنند. برای خدمت رسانی، تنها به قلبی پر از رحمت نیاز دارید و روحی که از عشق به وجود آمده باشد. به امید رشد و شکوفایی علم در سراسر سرزمینم...
نوشته های بیشتر از Ramin Mazaheri
دیدگاهتان را بنویسید